بانک مرکزی بانکی است که به دولت و بانک های تجاری کشور خود خدمات مالی ارائه می کند.
وظایف اصلی بانک مرکزی عبارتند از:
تغییر نرخ بهره بانک های مرکزی نرخ بهره را به گونه ای افزایش می دهند که پول کشور خود را برای سرمایه گذاران جذاب می کنند اما زندگی بانک های تجاری را پیچیده می کنند. برای سرمایه گذاران، پس انداز ارزی کشور درآمد بیشتری را به همراه خواهد داشت، اما برای بانک های تجاری شرایطی ایجاد می کند که وام دادن از بانک های مرکزی برای آنها هزینه بیشتری داشته باشد که خود به خود منجر به افزایش نرخ سود وام دهی می شود. و وجوه برای مردم واریز کند. با کاهش نرخ بهره، روند معکوس است.
ابزارهای بازار مالی اینها معمولاً معاملات مستقیم با اوراق بهادار در بازار آزاد هستند. خرید اوراق بهادار توسط بانک مرکزی منجر به افزایش ذخایر آن می شود که این امر امکان افزایش حجم وام به بنگاه ها در بخش های مختلف اقتصاد و یا اعطای وام به بانک های تجاری را فراهم می کند که به نوبه خود به این سازمان ها وام می دهند. بسته به ساختار تعامل در یک کشور خاص). به این ترتیب بانک مرکزی باعث توسعه اقتصاد می شود. با فروش اوراق بهادار، ذخایر بانک کاهش مییابد و همچنین امکان اعتبار از بانک کاهش مییابد که اثر کاهندهای بر اقتصاد دارد.
نیازهای ذخیره تغییر می کند. با تغییر این شرایط، بانک مرکزی میتواند حجم اعتبارات صادر شده توسط بانکهای تجاری را محدود کند که باعث تغییر در حجم پول در کشور میشود.
عملیات ارزی بانکهای مرکزی میتوانند در بازار ارز برای ارزانسازی/تقویت پول ملی (مداخله) یا بالعکس فعالیت کنند و آن را در سطح مشخصی نگه دارند. این کار با تزریق یا معافیت پول ملی به داخل یا از بازار بین المللی انجام می شود. همچنین بانکهای مرکزی میتوانند داراییهای خود را در سایر بانکهای مرکزی قرار داده و مستقیماً ارز مبادله کنند.
بانک های مرکزی مانند سیستم فدرال رزرو (ایالات متحده آمریکا)، بانک مرکزی اروپا (اروپا)، بانک انگلستان (بریتانیا)، بانک ژاپن (ژاپن)، بانک ملی سوئیس (سوئیس)، بانک کانادا (کانادا)، بانک مرکزی استرالیا (استرالیا) و بانک مرکزی نیوزلند (نیوزیلند) بزرگترین و قدرتمندترین بانک های جهان هستند که تأثیر خود را بر فارکس دارند.
سیستم فدرال رزرو (FRS یا FED) در ایالات متحده در سال 1913 تأسیس شد و وظایف بانک مرکزی ایالات متحده را داشت. دولت تأثیر عمده ای بر بانک دارد، اگرچه سهامداران خصوصی صاحب سرمایه با وضعیت خاصی هستند.
FED قدرتمندترین بانک مرکزی جهان است. از آنجایی که USD ارز ذخیره جهانی است، FED تاثیر فوق العاده ای بر ارزش بسیاری از ارزها دارد.
کمیته: کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC)، متشکل از هفت رهبر شورای فدرال رزرو و پنج رئیس از 12 بانک ذخیره منطقه ای است. کمیته نرخ بهره را تعیین می کند.
اهداف: ثبات قیمت و رشد اقتصاد ایالات متحده.
جلسات: هشت بار در سال.
بانک مرکزی اروپا (ECB) در سال 1998 تأسیس شد. این بانک به دنبال مؤسسه پولی اروپا (EMI) مرجع مالی مرکزی منطقه اروپا است. EMI نقش مهمی در آماده سازی ورود به گردش یک ارز اروپایی داشته است.
کمیته: شش عضو شورای حاکم بانک مرکزی اروپا و روسای 12 بانک مرکزی ملی کشورهای منطقه اروپایی. آنها در مورد سیاست پولی تصمیم می گیرند.
اهداف: ثبات قیمت، رشد و حفظ رشد سالانه قیمت مصرف کننده زیر 2٪. این بانک به دنبال جلوگیری از افزایش قیمت ارز اروپایی به دلیل وابستگی به صادرات منطقه اروپایی است.
جلسات: هر دو هفته یک بار. با این حال، جلسات سیاست پولی 11 بار در سال برگزار می شود و با یک کنفرانس مطبوعاتی همراه است.
بانک انگلستان (BOE) به عنوان یک بانک خصوصی در سال 1694 سازماندهی شد، اما در سال 1946 پس از ملی شدن به عنوان بانک مرکزی بریتانیا شروع به کار کرد. BOE به عنوان یکی از قدرتمندترین بانک های مرکزی در جهان شناخته می شود.
کمیته: رئیس BOE، دو معاون، دو مدیر اجرایی و چهار کارشناس خارجی. این کمیته مسئول سیاست های پولی است.
اهداف: حمایت از ثبات پولی و مالی و حفظ تورم در سطح 2 درصد. اگر تورم کمتر از این حد باشد، بانک تمام تلاش خود را می کند تا آن را به سطح 2 درصد برساند.
جلسات: یک بار در ماه.
بانک ژاپن (BOJ) در سال 1873 بر اساس قانون بانک های ملی و تحت تأثیر قانون آمریکا در سال 1863 تأسیس شد. این بانک دارای وضعیت شرکت سهامی است که ویژگی اصلی بانک است. دولت ژاپن مالک 55 درصد سرمایه است. 45 درصد باقی مانده در اختیار شرکت های بیمه، مؤسسات مالی و سایر سرمایه گذاران است.
کمیته: رئیس بانک، دو معاون وی و شش عضو دیگر. این کمیته مسئول سیاست های پولی است.
اهداف: حمایت از قیمت و ثبات مالی ژاپن. بانک مرکزی اروپا نیز مانند بانک مرکزی اروپا به دلیل وابستگی به صادرات کشور به دنبال جلوگیری از افزایش ارزش پول ملی است.
جلسه: یک یا دو بار در ماه.
بانک ملی سوئیس (SNB) در سال 1907 تأسیس شد. این بانک دارای دو دفتر مرکزی است: در برن و زوریخ.
کمیته: رئیس بانک، معاون وی و یک عضو. این کمیته در مورد نرخ بهره تصمیم گیری می کند. بر خلاف سایر بانک های مرکزی، SNB تنها محدوده نرخ های بهره را تعیین می کند.
اهداف: تضمین ثبات قیمت و جلوگیری از رشد بیش از حد پول ملی (به دلیل وابستگی صادراتی کشور).
جلسات: هر سه ماه یکبار.
بانک کانادا (BOC) کار خود را در سال 1935 آغاز کرد. دفتر مرکزی این بانک در اتاوا واقع شده است.
کمیته: رئیس بانک و پنج معاون. این کمیته در مورد سیاست های پولی تصمیم گیری می کند.
اهداف: حفظ یکپارچگی و ارزش پول و حفظ تورم در 1٪ تا 3٪.
جلسات: هشت بار در سال.
بانک رزرو استرالیا (RBA) پس از دریافت حقوق خود از بانک مشترک المنافع استرالیا، از سال 1960 به طور رسمی یک بانک مرکزی است.
کمیته: رئیس بانک، معاون وی، وزیر دارایی و شش عضو مستقل که از طرف دولت منصوب می شوند. این کمیته مسئول سیاست های پولی است.
اهداف: تضمین ثبات پولی و رشد اقتصادی، حفظ اشتغال کامل و افزایش درآمد کشور و نگه داشتن تورم 2 تا 3 درصد.
جلسات: یک بار در ماه، به جز ژانویه.
بانک رزرو نیوزلند (RBNZ) در سال 1934 تاسیس شد. دولت به طور کامل مالک آن است. ویژگی اصلی بانک کنترل سخت بر اجرای اهداف است. در صورت عدم موفقیت، رئیس بانک ممکن است تغییر کند.
کمیته: رئیس بانک تصمیمات نهایی را در مورد سیاست پولی اتخاذ می کند.
اهداف: تضمین ثبات قیمت و ثبات نرخ بهره، نرخ ارز و اقتصاد و همچنین حفظ تورم در 1.5٪.
جلسات: هشت بار در سال.