بسیاری از مبتدیان فقط به تایم فریمی که در آن معامله می کنند نگاه می کنند، بدون توجه به تایم فریم های بزرگتر که جهت کلی بازار را نشان می دهد. ترید براساس تایم فریم های چندگانه (MTF) شامل در نظر گرفتن و تجزیه و تحلیل بازار در بازههای زمانی مختلف به منظور دستیابی به یک ایده کلی از آنچه در بازههای زمانی بزرگتر اتفاق میافتد، همراه با ایدهای درباره اینکه جهت کلی بازار به کجا میرود، میشود. این رویکرد عمیق تر از نظر بسیاری از کارشناسان، سودآورترین نوع ترید است.
مفهوم آنچه که MTF را یک استراتژی موفق می کند بسیار ساده است. اگر فقط به یک بازه زمانی واحد نگاه می کنید، در واقع روند قدرتمندتر را نادیده می گیرید، جایی که اکثر معامله گران در آن معامله می کنند، بنابراین شما را به معامله بر خلاف روند سوق می دهد. مهم است که به یاد داشته باشید که موسسات مالی بزرگتر، بانک های بزرگ و معامله گران سازمانی، میلیاردها دلار معاملات را در بازه های زمانی بزرگتری انجام می دهند و سطوح حمایت و مقاومت قوی تری را در این بازه های زمانی بزرگتر خواهید دید. بنابراین، بسیاری از معامله گران بر این باورند که تجزیه و تحلیل MTF بهترین تجزیه و تحلیل ممکن را برای جفت ارز ارائه می دهد و با توجه به غیرقابل پیش بینی بودن بازار، بهترین راه برای ایجاد موفقیت است.
MTF دو هدف اصلی دارد:
همانطور که اشاره کردیم، یکی از دلایل اصلی که معامله گران، تجزیه و تحلیل MTF را اتخاذ می کنند این است که اعتقاد بر این است که بهترین ستاپ برای موفقیت را فراهم می کند. به این دلیل که MTF بازه های زمانی متفاوتی را در نظر می گیرد، از جمله بازه های زمانی بالاتر با معامله گران بیشتر و مؤسسات بزرگ، بنابراین ایده بهتری از روند به ما ارائه می دهد.
در حالی که MTF شانس موفقیت بیشتری را به معامله گران ارائه می دهد، همچنین می تواند ریسک کلی را که هنگام ورود به معاملات انجام می دهید کاهش دهد. برای این کار، معامله گران از دو نمودار استفاده می کنند.
هر زمان که فریم های زمانی را انتخاب می کنید، باید به خاطر داشته باشید که نمودار ورودی به طور ایده آل باید 3-4 برابر کوچکتر از تنظیم اولیه باشد.
با تجزیه و تحلیل بازار در سه بازه زمانی مختلف، از تحلیل MT4 به طور متفاوت استفاده می کنیم:
نمودار اولیه، همچنین به عنوان نمودار بلند مدت شناخته می شود، اولین نمودار اساسی است که هدف آن شناسایی روند اصلی است. اگر بتوانیم از آن برای یافتن جهت کلی بازار استفاده کنیم، آنگاه می دانیم که در کدام جهت معامله کنیم. هنگام تجزیه و تحلیل نمودار، شمع ها می توانند در مورد رد بازار و حرکت به ما بگویند، که نشان می دهد که آیا باید به معامله ادامه دهیم یا برای صبر کردن متوقف شویم. تا بازار هماهنگ شود
نمودار ثانویه، که به عنوان نمودار ستاپ نیز شناخته می شود، به ما کمک می کند تا پس از تعیین جهت بازار، ستاپ معاملات را پیدا کنیم. به عنوان مثال، نمودار ممکن است بسته به ساختار فعلی بازار، دو سطح ممکن برای ورود به بازار را در اختیار ما قرار دهد.
در نهایت، معامله گران پس از تعیین جهت بازار و یافتن ستاپ، از نمودار ورودی برای کاهش ریسک و افزایش ریوارد احتمالی خود استفاده خواهند کرد. توجه داشته باشید که از نظر فنی می توانید این نمودار را نادیده بگیرید و مستقیماً از نمودار ثانویه وارد بازار شوید، اگرچه بهترین گزینه این است که اگر به دنبال بهترین ریوارد هستید، استراتژی کامل را دنبال کنید.